در سالهای اولیه بعد از جنگ تحمیلی به صورت جدی وارد حوزه تبلیغات شد. اولین تجربه شهرزاد در این حوزه طراحی و اجرای تبلیغات چای گلستان بود که حالا قصد داشت بستهبندی جدید خود را به مخاطبان معرفی کند و در همین دوران بود که محصولات اپل به تازگی وارد ایران شده بود ولی هیچ شناختی در بین مردم نسبت به آن وجود نداشت حال آنکه شهرزاد به لطف شاگردی استاد کاتوزیان میتوانست یا این تجهیزات کار کند و روزی که قصد خرید یکی از آنها را داشت توانست با این پروژه آشنا شده و مسئولیت آن را بر عهده گیرد. همین دو پروژه بهترین بهانه شد تا به دغدغهای که مدت ها در ارتباط با تبلیغات خلاق در ذهن داشت بپردازد و راهی بیابد. او دغدغه آن سالهای خودش را اینگونه بیان میکند: “شمس میگوید: سخنی داریم که به دل مینشیند و سخنی داریم که به گل مینشیند.” تبلیغ خلاق چیست؟ چه میشود که گاهی میشود و گاهی نه؟ تکنیک ایجاد تبلیغ خلاق چیست؟ و چطور میشود مرز خلاقیت را با مفاهیم سطحی و بیمعنا برای مخاطب مشخص کرد؟ خواند، جستجو کرد، آموخت و به کار بست: در تبلیغات سیر رسیدن به پیام خلاق ریلی است که خلاقیت روی آن به پیش میرود، چه بسا که بسیاری از اوقات میبایست پا به پای طراحی مسیر پیام خلاق را طراحی کنیم تا به موثرترین شکل برود و در دل مخاطبان بنشیند.
تجربه این سالها برایش دلنشین و رضایت بخش بود چرا که علی رغم محدودیتها چه از منظر تجهیزات و چه بکارگیری مفاهیم و تکنیکهای مختلف توانست کاری کند که چای گلستان پس از تغییر یک بستهبندی سی ساله همچنان بدرخشد و محصولات اپل به نامی آشنا برای طراحان و فعالان حوزه گرافیک بدل شود. هر روز به پیش رفت و اوج گرفت تا جایی که جوایز مختلفی را در این حوزه دریافت کرد و داروگ به یکی از بهترین شرکت های تبیلغاتی ایران بدل شد.سال ها همکاری مستمر با هریک از مشتریان گواهی بود بر موفقیت و کاردرستی مجموعه ای که شهرزاد با عشق و صرف انرژی بسیار بنا نهاد.