یکی از معروفترین جملات در حوزه پرسونال برندینگ جمله “جف بیزوس” بنیانگذار شرکت ” آمازون ” است :
“Your brand is what other people say about you when you’re not in the room,”
برند (پرسونال برند) شما آن چیزی است که دیگران درباره شما میگویند، وقتی در اتاق نیستید. به بیانی دیگر، برندینگ آن چیزی نیست که “شما” درباره “خودتان” یا “کسب و کارتان” میگویید بلکه آن چیزی است که “دیگران” درباره شما و کسب و کار شما “میاندیشند” و “به زبان میآورند”. پس از خواندن این جمله اولین پرسشی که در ذهن شکل می گیرد این است: اگر آنچه من درباره برند شخصی ام می گویم تاثیر چندانی در “قضاوت نهایی” مخاطبان ندارد، پس چه کارهایی باید انجام دهم تا مخاطبان آن چیزی را درباره من بگویند که من دوست دارم دربارهام بگویند؟ اما قبل از اینکه درباره راهکارهای رسیدن به این هدف صحبت کنیم باید به پرسش مهم دیگری پاسخ دهیم: من می خواهم مخاطبانم درباره من چگونه فکر کنند و چه بگویند؟ درواقع باید این موضوع را روشن کنیم که: چه واژه ها یا جملاتی بیان کننده ویژگی های برند من هستند؟ و در ادامه به این پرسش کلیدی پاسخ دهیم که : آیا برای تصاحب این صفات آماده هستم؟ یا فقط “آرزو” می کنم که دیگران درباره من “خوب ” فکر کنند و “زیبا” حرف بزنند؟
قضاوت نهایی مخاطبان درباره یک برند براساس تجربه استفاده از محصول یا خدمت آن برند شکل می گیرد نه براساس تبلیغات.
شکی نیست که هر برند برای جذب مخاطب باید بطور دقیق، شفاف و تاثیرگذار خود را معرفی کند. اما مجموعه ای از فعالیت های منسجم و هدفمند در درون و برون سازمان است که باعث می شود مخاطب در استفاده از محصول یا خدمت یک برند تجربه متفاوت و متمایزی داشته باشد. و براساس این تجربه از واژه ها و القابی خاص برای توصیف ویژگی های برند استفاده کند.
و لقبی که دیگران به شما نسبت می دهند.
در فرهنگ واژگان فارسی، واژه “لقب” به اینگونه معنی شده: اسمی غیر از اسم اصلی که شخص به آن شهرت پیدا می کند. نامی که دلالت بر “مدح” یا “ذم” شخص کند. در طول تاریخ، افراد تاثیرگذار با لقب یا القابی خاص شناخته میشدند که بیانگر دیدگاه و قضاوت نهایی جامعه درباره آنها بود. این افراد، در بیشتر موارد نه با اسم اصلی خود، بلکه با لقبی که به آنها نصبت داده شده شناخته می شوند. برای نمونه ما ایرانیان “ابومحمّد مُشرفالدین مُصلِح بن عبدالله بن مشرّف” متخلص به “سعدی” را با القابی مانند “استاد سخن”، “پادشاه سخن” ویا “شیخ اجل” میشناسیم. این القاب بیان کننده “جایگاه” سعدی در فرهنگ و ادب ایران و جهان است. جایگاهی که نتیجه اندیشه، گفتار و کردارِ یگانه و شفاف این حکیم و اندیشمند بزرگ در سراسر زندگی است. نگاه جستجوگر او به جهان پیرامون، زیربنای خلق آثاری است که حتی پس از گذشت صدها سال هنوز برای علاقه مندان فرهنگ و ادب پارسی جذاب، پرمعنا و سودمند است.
به یاد داشته باشیم الگوها و راهکارهایی که توسط متخصصان در حوزه “پرسونال برندینگ” ارائه می شوند الگوها و راهکارهایی هستند که براساس بررسی زندگینامه افراد موثر در حوزه های گوناگون طراحی شده اند. بنابراین شناخته شدن با لقبی خاص، با استفاده از تکنیک های تبلیغاتی و صرف هزینه های زیاد برای جلب توجه مخاطب امکان پذیر نیست. بلکه نامیده شدن با یک لقب خاص نتیجه داشتن اندیشه، گفتار و کرداری منحصربه فرد و هماهنگ در تمامی جنبه های زندگی و کار است.
پذیرش مسئولیت و پایبندی به تعهدات
در پست قبلی گفتیم که نامیده شدن با یک لقب خاص نتیجه داشتن اندیشه، گفتار و کرداری شفاف، هماهنگ و منحصربه فرد در تمامی جنبههای زندگی و کار است. برای مثال اگر میخواهیم دیگران ما را فردی “به روز” بشناسند، باید “به روز بودن” در تمامی جنبههای زندگی و کار ما نمود داشتهباشد. باید “به روز” بیاندیشیم. اما به روز اندیشیدن به معنای تقلید کورکورانه از الگوها و تفکرات دیگران نیست، بلکه به معنای کسب مهارت “تفکر انتقادی”، بازنگری مدام مفاهیم و الگوهای ذهنی و پیدا کردن راهحلهای جدید برای حل مسائل و رویارویی با مشکلات است. باید گفتاری “به روز” داشته باشیم. اما “به روز” حرف زدن به معنای استفاده مکرر از واژههای لاتین، و یا تخصصی، پیچیده و نامفهوم حرف زدن نیست. بلکه حرف زدن برپایه مطالعات عمیق و گسترده، درک و تحلیل درست مفاهیم و بیان دیدگاه خود به زبانی شفاف، تاثیرگذار و قابل فهم برای حلقه ذینفعان است .
و در نهایت، باید کرداری “به روز” داشته باشیم. به این معنا که کردار ما با آنگونه که میاندیشیم و آنچه به زبان میآوریم “هماهنگ”، و در تمامی لحظات زندگی و کار “یکسان” باشد. پیش از آنکه انتظار داشته باشیم دیگران ما را با لقب یا صفتی خاص بشناسند، باید از خود بپرسیم که آیا توانایی پذیرش مسئولیت، و پایبندی به تعهداتی که لازمه کسب جایگاهی خاص در ذهن مخاطب است را داریم؟